گفتاردرمانی

جامعترین سایت گفتاردرمانی

گفتاردرمانی

جامعترین سایت گفتاردرمانی


کودکان مبتلا به کم شنوایی و مهارت خواندن و نوشتن در آنها


خواندن به ما توانایی درک و به خصوص بالا بردن اطلاعات را می دهد. خواندن باعث می شود تا اطلاعات عمیقی درباره ی مفاهیم و حوادث به دست آورده و انعطاف پذیری بیشتری در ارتباطات خود داشته باشیم.کودکان آسیب دیده شنیداری با مشکلات خواندن روبرو هستند.آن ها نمی توانند خواندن را آغاز کنند. 

کودکانی که یک مشکل خفیف عصبی – حسی در شنوایی دارند :

  • کاهش عملکرد در افزایش گنجینه لغات
  • کسب مهارت خواندن


کودکانی که مشکلات شنوایی عمیقی دارند با دو مسئله بزرگ برای آموزش خواندن دارند :

  • اطلاعات اندکی در مورد زبان کلامی ذارند
  • در ادراک کلمات نوشته شده به عنوان کد های زبانی مشکل دارند

 

- شیوه های ارتباط

به طور عمده عقیده بر این است که کودکان ناشنوا پیش زبانی که والدینی دارند که از طریق حرکات دست و چهره ارتباط برقرار می کنند در کسب مهارت های شناختی و آکادمیک موفق ترند.
Turecheck & kampf در تحقیقات خود نتیجه گرفتند که کودکان نا شنوا که signing parents دارند معمولا پیشرفت بیشتری در کسب مهارت خواندن دارند ( در مقایسه با کودکانی که signing parents ندارند )
این نتیجه گیری ضرورتا رابطه ی مثبتی را بین استفاده از sign و افزایش توانایی خواندن نشان نمی دهد.

- سطح پایه ای
ما در کودکان آسیب دیده شنیداری بررسی می کنیم که آیا کودکان در سطوح پایه دچار مشکل هستند (شناخت حروف و کلمات ) یا در سطوح بالا تر مشکل دارند (درک معانی )

  • مهارت های پایه شامل :

تطابق و تشخیص حروف و لغات
مهارت های پیش خواندن مثل مفاهیم حروف و لغات و داستان ها (قبل از اینکه کودک بتواند با موفقیت بخواند.)
به طور معمول کودکان این مفاهیم را از طریق نقاشی ,داستان ها و تجربیات روزمره تا حدودی به دست می آورند.

 

طی تحقیقاتی که Sarachan – deily انجام دادند به این نتیجه رسیدند که اگر چه مهارت های نحوی در کودکان کم شنوا دچار مشکل است اما مهارت های معنا شناسی و توانایی پردازش آن ها با کودکان طبیعی برابری می کند.
بسته به افزایش راهنمایی های بافتی میزان پیش بینی برای فهم جملات افزایش می یابد.
در آزمون پر کردن جای خالی از افراد کم شنوا خواسته شد تا دلیل انتخاب پاسخ خود را بیان کنند نتیجه این شد که کودکان کم شنوا بر اساس اطلاعات پیش زمینه و از قبل خوانده شده جای خالی را پر می کنند اما گروه شاهد پاسخ های خود را بیشتر بر اساس راهنمایی های محیطی انتخاب می کنند.

- پردازش های سطح بالا

  • پردازش اطلاعات سطح بالا شامل :

درک ایده ها و معانی مرتبط با ساختار های نحوی
از آن جا که HIC دیرتر مهارت های زبانی را به دست می آورند و این فرآیند متفاوت با افراد طبیعی است در
پردازش های سطح بالا مشکل دارند.

 

آشکار است که کودکان آسیب دیده شنیداری مشکلات خواندن را  در پردازش هر دو سطح پایین و بالا را دارند.
دلیل اصلی مشکلات در صرف و نحو و جنبه های پیچیده معنا شناسی وراهکار های ضعیف خواندن می باشد.
این مشکلات زمانی آشکارتر می شود که سن کودک افزایش یابد و مهارت های خواندن بین افراد آسیب دیده شنیداری و کودکان طبیعی بیشتر تفاوت پیدا کند.

در آزمایشی که میان کودکان ناشنوا و گروه مقایسه انجام شد نتایج نشان داند که در گروه مقایسه نیمکره چپ مغز برتری دارد و در گروه کودکان ناشنوا که به صورت شفاهی آموزش داده شده اند نیمکره راست غالب است. Pklippard نتیجه گیری کرد که در گروهی که به صورت شفاهی آموزش دیده اند حروف را به صورت دیداری کدگذاری می کنند اما نمی توان گفت که هیچ بچه ناشنوایی غلبه ی نیمکره چپ را نشان نمی دهد.

اگرچه تست های کسب مهارت های خواندن به طور کلی با ارزش هستند اما اطلاعات کمی در باره ی مهارت های خواندن به ما می دهند.
در رویکرد پایین به بالا (Bottom-up) ما فرآیند های شناختی را بررسی می کنیم:

کد گذاری واجی (Phonological coding)
کد گذاری دیداری (Visual coding)

شواهد به دست آمده نشان می دهد افرادی که در خواندن ضعیف هستند نمی توانند به طور مناسب از اطلاعات واجی استفاده کنند.
خوانندگان خوب توانایی تشخیص و تمایز میان واج ها را دارند لذا می توانند ارتباط میان نویسه ها با واج ها را خوب درک کنند.
خوانندگانی که از گفتار درونی استفاده می کنند بهتر می توانند کد گذاری واجی را انجام دهند.
تحقیقات نشان می دهد که خوانندگان ضعیف کمتر از کدگذاری واجی استفاده می کنند.

Hung  et  al بیان کردند که در تکلیف بازبینی عکس / نوشته افراد ناشنوا به جای استفاده از کدگذاری زبانی از کدگذاری بینایی استفاده می کنند اما این بدین معنا نیست که کودک ناشنوا نمی تواند از کدگذاری زبانی استفاده کند.استفاده از کدگذاری بینایی تا بزرگسالی نیز ادامه می یابد.اگرچه شک وتردید کمی در این است که کودکان ناشنوا از کدگذاری بینایی استفاده می کنند اما کار بیشتری نیاز است تا مشخص شود که چگونه حروف نوشته شده به علایم و املای انگشتی تبدیل می شوند.

Webster  بیان می کند که کودکان ناشنوا توانایی یادگیری جملات ساده ی اخباری فاعل-مفعول-فعل را دارند اما مشکلات آنها هنگامی که به سنین خروج از مدرسه می رسند که باید جملات پیچیده تری را بیان کنند آشکارتر می شود.

کودکان ناشنوا عموما به دلیل اینکه اطلاعات عمومی و زبانی کمتری دارند ناتوانی بیشتری دارند .آن ها احتمالا از روش های مختلفی مثل روش های غیر زبانی استفاده می کنند.

بسیاری از یافته ها نشان می دهند که مکالمات و داستان گویی پایه ای برای خواندن و نوشتن در کودکان ناشنوا می باشند.
مکالمه و داستان گویی به عنوان پایه هایی برای سطوح محتوایی و بیانی خواندن هستند.

 

  • دو گونه اصلی بیان وجود دارد:
  1. روایتی (Narrative)
  2. تفسیری (Exposition)

 

روایتی نسبتا حول یک موقعیت پیچیده سازماندهی  شده و آسان تر به یاد آورده می شود .
تفسیری سازماندهی کمتری دارد و به سختی به یاد آورده می شود.

هر دو نوع داستان گویی ذکر شده برای مهارت های خواندن HIC به کار برده می شود.

عموما کودکان ناشنوا قادر نیستند که کنایه ها را در خواندن تشخیص دهند.
در یک بررسی , داستانی به کودکان آسیب دیده شنیداری داده شد و پس از خواندن آن از آن ها سوالاتی به صورت بله یا خیر پرسیده شد (کتبی) نیمی از سوالات کنایه ای و نیمی دیگر سوالاتی بود که دقیقا از متن داستان طرح شده بود کودکان به همه سوالات پاسخ دادند لذا مشخص شد که زبان کنایه ای همیشه باعث ایجاد مشکل در درک خواندن نمی شود.

  • تعداد زیادی رویکرد برای آموزش خواندن وجود دارد:
  1. خواندن در حجم ها و بافتارهای متفاوت که باعث افزایش گنجینه واژگان می شود.
  2. بازگشت و نگاه به عقب
  3. جدا کردن کلاس های درس افراد کم شنوا از دیگران به وسیله ی معلم ناشنوا
  4. کاهش سرعت خواندن
  5. دستورالعمل کامپیوتری

چون ما آنچه را که می خوانیم می نویسیم و اینکه مهارت های نوشتن و خواندن به اطلاعات ما در مورد لغات ,صرف و نحو و معنا شناسی بستگی دارد انتظار می رود که کسب مهارت خواندن مرتبط با کسب مهارت نوشتن باشد.
از آنجا که ما ابتدا مهارت خواندن را کسب می کنیم , مهارت نوشتن به صورت پیوسته و پس از آن آموخته می شود.
هدف اصلی نوشتن برای افراد شنوا ارتباط با اطلاعات به صورت ثابت و پایا است.

افراد ناشنوا نیز برای ارتباط با افرادی فراتر از خانواده و جمعی از دوستان از روش نوشتن استفاده می کنند و این در صورتی است که اگر آن ها نتوانند ارتباط کلامی برقرار کنند به شدت به نوشتن وابسته اند. یکی از مشکلات کودکان کم شنوا در نوشتن این است که از لحاظ زبان دچار تاخیر و تفاوت هستند و نمی توانند گرامر را به صورت درست به کار ببرند و این مشکل زمانی بیشتر می شود که جامعه نیز با این تفاوت ها کنار نیاید.

برخی از جنبه های غیرمعمول نوشتن کودکان کم شنوا شبیه به تلاش های اولیه برای نوشتن در کودکان طبیعی می باشد این افراد تاخیر در کسب مهارت نوشتن دارند و سرعت کسب مهارت نوشتن آن ها کمتر از حد معمول است. اگر چه در این افراد گنجینه لغات کامل می باشد اما به دلیل مشکلاتی که در دستور زبان دارند نمی توانند این لغات را کنار یکدیگر قرار دهند و جمله ی صحیحی را بنویسند. مشکلات در خواندن و نوشتن را می توان ناشی از شکست در رشد زبان درونی دانست.



- نکات پایانی

  • استفاده از نقاشی کشیدن به منظور ترغیب برای نوشتن
  • استفاده از نقاشی بیشتر به منظور افزایش انگیزه برای یادگیری محتوا و جنبه های معنایی
  • برنامه ریزی و استفاده از کامپیوتر جهت کمک به تمرین نوشتن
  • ترغیب افراد کم شنوا برای استفاده از Note book  به منظور برقراری ارتباط با دیگران
  • اغلب کودکان ناشنوا در نوشتن (صرف و نحو) مشکل دارند اجازه دهیم کودک بر اساس توانایی های خود بنویسد و ارتباط برقرار کند.
  • ما نباید انتظارات همچون بزرگسال از کودک ناشنوا داشته باشیم.

 

 

منبع یادداشت : جامعترین سایت گفتاردرمانی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۱۴
سجاد گنج خانلو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی